غصه هامون کی تموم می شه ، خدایا میشه یه روز سرمون بزاریم رو دامن آقای غریبمون ، خدایا کی دلتنگیهامون بسر میاد ، دیگه اینقده درد نکشیم ، به خودش قسم ، خود آقا برا اومدنش لحظه شماری می کنه ، من و شما برا فرجش از ته دل دعا کنیم ، فرج نزدیکه ، چه می شد از این حال و احوالات در می یومدیم ، از این جمود ، از این غبارهای سوت و کور ، از این بازیهای زودگذر ، از این سردرگمی ، تا کی آقاجان ، قربونتون ، صبر پیش شما زانو میزنه ، ما تا حالا چند دقیقه براش وقت گذاشتیم ؛ پرسیدی از خودت که چرا حوصله نداری ، همش غر میزنیم ، نونمون ، پولمون ، کم میشه ، عجیبه ، ما داریم سر سفره ی کی غذا می خوریم ، از خان نعمت کی بهره مند می شیم ، ای خدا چقدر ما بی ادبیم که یه ذره دلتنگی رو براش خرج نمی کنیم ، خودمو میگم ، شده واسش از یه لقمه بزنی ، از یه سینما ، از یه مهمونی ، از یه خوشگذرونی بزنیم ، انصافمون کجا رفته ، اون آقای عزیز که همش داره برای منو و شماها دعا می کنه ، غصه منو و تو رو میخوره ، ناراحتیش برا منو و توست ، حاشا به کرمت آقاجان ، ما از فردامون خبر نداریم که ... از آینده که خبر نداریم ... اما همینو بگم عرضم تمام ، واسه ی اونایی که دوست دارن قدری قدرشناس بشند ؛ برا خوشنودی آقا به پاس همه ی خوبیهایش ، به احترام شبایی که نخوابیده ، تا واسه منو و تو دعا کنه ، به خاطر کرامت بی پایانشون ، برا رضای خدا ، فقط 14 دقیقه با تمام وجودتون و خلوصتون براش دعا کنید ، تا به اون دل نازنینشون مرحمی بشه ، یا علی
موضوع :