کسانیکه در دنیا زندگی میکنند و دل به ظاهر دنیا میدهند و ابداً با باطن کاری نداشته و از وجدان خود که در حقیقت مربوط با خداست نیرو نمیگیرند، و حواسّ خود را جمع نمیکنند بلکه سرسری و بدون حساب و مسؤولیّت و بدون تعهّد زندگی مینمایند، پیوسته در دل آنان محبّت دنیا و آثار آن رو به فزونی میرود تا به جائیکه گوئی هیچ محبوبی و مقصودی غیر از آن نمیپندارند.
مردن برای این افراد بسیار سخت است. چون یک عمر زندگی کرده، و آن عمر سرمایة وجودی او بوده و ساعات عمر را برای بدست آوردن امور دنیویّه از مال و جاه و اعتبار مصرف کرده و برای داخل کردن موقعیّت و هستی وجودی خود در دل مردم فعّالیّت نموده و زحمت کشیده، برای اولاد رنج برده و متحمّل مشکلات شده، سرمایهای گرد آورده و بدان اعتماد کرده، در سرما و گرما ایّام و ساعات عمر خود را برای بدست آوردن این امور مصرف نموده است؛ خلاصه تمام دوران عمر خود را که منطبق است بر قطعات زمان از سالها و ماهها و روزها و ساعتها و دقیقهها و لحظهها، برای بدست آوردن این چیزها مصرف کرده است.
موضوع :