ایمان و باور به سراى آخرت و این که انسان با مرگ نابود نمىشود، بلکه به جهانى دیگر انتقال مىیابد و نیز اعتقاد به وجود ارتباط میان کردار انسان در دنیا و سرنوشت او در آخرت، تأثیرى فراوان در روح، روان و افعال اختیارى انسان دارد. برخى از آثارى که قرآن کریم آنها را یادآورى کرده بدین شرح است:
1. آرامش
انسانى که زندگى دنیا براى او هدف است و به آخرت ایمان ندارد، در زندگى احساس پوچى و بى هدفى مىکند؛ از همین رو ناکامىها، سختىها، مصیبتها، ترس از مرگ و نابودى، نبود پناهگاه مطمئن، نگرانى از گذشته و فرصتهاى از دست رفته و وحشت از آینده، آرامش روحى و روانىاش را سلب مىکند. این معضلى است که امروزه توجه روانکاوان جهان را به خود جلب کرده است (330). در حالى که انسان معتقد به آخرت، جهان آخرت را هدف و مقصد جاودانى و دنیا را گذرگاه و معبر و همه مظاهر آن را وسیلهاى براى رسیدن به آن هدف مىداند و به همین سبب، ناکامىهاى دنیا او را ملول و افسرده نکرده، مشکلات و مصائب را به امید اجر و پاداش اخروى تحمل مىکند و از مرگ - که انتقال از نشئهاى به سرخوشى دیگر است - هراسى ندارد. چنین انسانى، با ایمانى که به خدا و آخرت دارد از آرامش برخوردار است؛ یعنى نه ترس از آینده دارد و نه اندوهى از گذشته:
...من ءامن بالله و الیوم الاخر و عمل صلحاً فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون (331) ؛ هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار نیکو کند، پس نه بیمى برایشان است و نه اندوهگین خواهند شد.
...من ءامن بالله و الیوم الاخر و عمل صلحاً فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون (332) ؛ هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت، نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.
در مقابل، منکران آخرت که از راه راست منحرفاند: ان الذین لا یؤمنون بالاخرة عن الصراط لنکبون (333) راهى روشن در پیش رو ندارند و سرگشته و متحیرند:
ان الذین لا یؤمنون بالاخرة زینا لهم اعملهم فهم یعمهون (334) ؛ کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کردارهاى شان را در نظرشان بیاراستیم (تا هم چنان) سرگشته بمانند.
2. حقپذیرى
مؤمنان به آخرت، حق طلب و حق پذیرند، آنان وحى الهى (قرآن) را با گوش جان دریافت مىکنند و به آن ایمان آورده: ...و الذین یؤمنون بالاخرة یؤمنون به (335) و به آیات آن پند داده مىشوند: ...ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن بالله و الیوم الاخر... (336).
لازمه ایمان به خدا و آخرت، پیروى از منادیان حق است:
...اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم...ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الاخر (337) ؛ خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را (نیز) اطاعت کنید...اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید.
از همین رو، مؤمنان به آخرت، سلطه شیطان را نمىپذیرند و از او پیروى نمىکنند:
و ما کان له علیهم من سلطن الا لنعلم من یؤمن بالاخرة ممن هو منها فى شک (338) ؛ و (شیطان) را بر آنان تسلطى نبود، جز آن که کسى را که به آخرت ایمان دارد، از کسى که درباره آن در تردید است بازشناسیم.
در مقابل آنان، تکذیب کنندگان آخرت قرار دارند، این گروه از حق روى گردان و گریزانند:
...فالذین لا یؤمنون بالاخرة قلوبهم منکرة و هم مستکبرون (339)؛
پس کسانى که به آخرت ایمان ندارند، دلهایشان انکارکننده (حق) است و خودشان متکبرند.
از همین رو دعوت پیامبران را تکذیب مىکنند؛ چنان که اشراف قوم نوح که منکر آخرت بودند، نوح را تکذیب مىکردند:
و قال الملا من قومه الذین کفروا و کذبوا بلقاء الاخرة و اترفنهم فى الحیوة الدنیا ما هذا الا بشر مثلکم... (340) ؛ و اشراف قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگى دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم، گفتند: این (مرد) جز بشرى چون شما نیست.
چنین انسانهایى به سبب بى ایمانى، بر مرکب غرور، تعصب و هواپرستى سوار مىشوند، به گونهاى که میان آنان و حقیقت، حجاب و فاصله ایجاد مىشود (341) ؛ چنان که خداوند سبحان به پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) مىفرماید:
هنگامى که قرآن مىخوانى میان تو و آنها که به آخرت ایمان ندارند حجاب ناپیدایى قرار مىدهیم و بر دلهاى آنها پوششهایى مىنهیم، تا آن را نفهمند و در گوشهاى آنها سنگینى قرار مىدهیم.
و اذا قرأت القرءان جعلنا بینک و بین الذین لا یؤمنون بالاخرة حجاباً مستورا * و جعلنا على قلوبهم اکنة ان یفقهوه و فى ءاذانهم و قرا... (342).
تکذیب کنندگان و منکران آخرت، به سخن باطل گرایش دارند و آن را مىپسندند:
لتصغى الیه افدة الذین لا یؤمنون بالاخرة و لیرضوه ؛ و (چنین کیفر مقرر شده است) تا دلهاى کسانى که به آخرت ایمان نمىآوردند، به آن (سخن باطل) بگراید و آن را بپسندند (343).
اینان آن گونه در گناهان و در پیروى از هوا و هوس غوطه ور شدهاند که کردار زشت و باطل خود را شایسته و حق مىپندارند:
ان الذین لا یؤمنون بالاخرة زینا لهم اعملهم فهم یعمهون (344) ؛ کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کردارهاى شان را در نظرشان بیاراستیم (تا هم چنان) سرگشته بمانند.
این گروه چنان از حق نفرت دارند و مىگریزند که اگر خدا به تنهایى یاد شود، منزجر مىگردند و اگر از غیر خدا یاد شود، شادمان مىشوند:
و اذا ذکر الله وحده اشمازت قلوب الذین لا یؤمنون بالاخرة و اذا ذکر الذین من دونه اذا هم یستبشرون (345).
3. انجام دادن تکالیف فردى و اجتماعى
بر اساس بینش اسلامى، میان کردار دنیوى و سرنوشت اخروى انسان ارتباطى محکم وجود دارد؛ یعنى همه اعمال کوچک و بزرگ انسان در دادگاه عدل الهى بررسى مىشود و براساس آن پاداش یا کیفر داده مىشود. براساس آیات قرآن، اگر کسى خواهان آخرت باشد و در این راه تلاش کند، کوشش او نتیجه مورد قبول خواهد انجامید: و من اراد الاخرة وسعى لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکورا (346) و هر کس آخرت را اراده کند و براى رسیدن به آن بکوشد، خداى سبحان بر کاشته آخرت آنان خواهد افزود: من کان یرید حرث الاخرة نزد له فى حرثه... (347).
اعتقاد به ارتباط میان اعمال دنیوى و سرنوشت اخروى سبب مىشود که انسان در انجام دادن کارهاى نیک و پرهیز از گناه و آلودگى بکوشد و دل به اطاعت خدا و پیامبر و پیشوایان معصوم بسپارد:
...اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم...ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الاخر... (348).
مؤمنان به آخرت، تسلیم محض فرمان الهىاند، حتى اگر اجراى فرمان الهى به ایثار جان آنان بینجامد؛ از همین رو آنان در جهاد با مال و جان تردید نمىکنند و با عزمى راسخ و بدون تعلل به دنبال اداى وظیفه الهى خود مىروند، در حالى که افراد بى ایمان با طرح عذر و بهانه اجازه مىخواهند، در میدان جهاد شرکت نکنند:
لا یستذنک الذین یؤمنون بالله و الیوم الاخر ان یجهدوا بامولهم و انفسهم و الله علیم بالمتقین * انما یستذنک الذین لا یؤمنون بالله و الیوم الاخر و ارتابت قلوبهم فهم فى ریبهم یترددون (349) ؛ کسانى که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، در جهاد با مال و جانشان از تو (عذر و) اجازه نمىخواهند. و خدا، به (حال) تقوا پیشگان داناست. تنها کسانى از تو اجازه مىخواهند (به جهاد نروند) که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و دلهاىشان به شک افتاده و در شک خود سرگردانند.
افراد با ایمان در اداى تکالیف فردى و ارتباط با خدا و از جمله نماز مراقبت دارند:
...و الذین یؤمنون بالاخرة یؤمنون به و هم على صلاتهم یحافظون (350) ؛ و کسانى که به آخرت ایمان مىآورند، به آن (قرآن نیز) ایمان مىآورند و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مىکنند.
و در ساعات شب به عبادت خدا مشغولاند:
امن هو قنت ءاناء الیل ساجدا و قائماً یحذر الاخرة و یرجوا رحمة ربه... (351) ؛ (آیا چنین کسى بهتر است) یا آن کسى که او در طول شب در سجده و قیام اطاعت (خدا) مىکند (و) از آخرت مىترسد و رحمت پروردگارش را امید دارد.
آنان مساجد را که جاى گاه نماز و یاد خداست، آباد مىکنند:
انما یعمر مسجد الله من ءامن بالله و الیوم الاخر... (352) ؛ مساجد خدا را تنها کسانى آباد مىکنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آوردهاند.
و به رعایت حقوق دیگران از جمله خانواده اهتمام مىورزند و با راستى و صداقت عمل مىکنند:
...و لا یحل لهن ان یکتمن ما خلق الله فى ارحامهن ان کن یؤمن بالله و الیوم الاخر... (353) ؛ و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، براى آنان روا نیست که آن چه را خداوند در رحم آنان آفریده پوشیده دارند.
ولى افرادى که به آخرت ایمان ندارند، اهل فریب و نیرنگاند:
و من الناس من یقول ءامنا بالله و بالیوم الاخر و ما هو بمؤمنین * یخدعون الله و الذین ءامنوا... (354) ؛ و برخى از مردم مىگویند: ما به خدا و روز بازپسین ایمان آوردیم؛ ولى گروندگان (راستین) نیستند و با خدا و مؤمنان نیرنگ مىبازند.
آنان ریاکارند:
یایها الذین ءامنوا لا تبطلوا صدقتکم بالمن والاذى کالذى ینفق ماله رئاء الناس و لا یؤمن بالله و الیوم الاخر... (355) ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، صدقههاى خود را با منت و آزار، باطل مکنید؛ مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق مىکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد.
و حق را انکار مىکنند و مستکبرند:
...فالذین لا یؤمنون بالاخرة قلوبهم منکرة و هم مستکبرون (356) ؛ پس کسانى که به آخرت ایمان ندارند، دلهایشان انکار کننده (حق) است و خودشان متکبرند.
مردم را از راه خدا باز مىدارند و کژى و انحراف در دین را مىخواهند:
الذین یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجاً و هم بالاخرة کفرون (357) ؛ همانا که (مردم را) از راه خدا باز مىدارند و آن را کج مىخواهند و آنها منکر آخرتاند.
4. فرجامى نیکو
جزا و پاداش نیکوى اخروى از آثار و نتایج به آخرت است:
...من ءامن بالله و الیوم الاخر و عمل صلحاً فلهم اجرهم عند ربهم... (358) ؛ و هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت.
... و المؤمنون بالله و الیوم الاخر اولئک سنوتیهم اجرا عظیما (359) ؛ ... و ایمان آورندگان به خدا و روز بازپسین که به زودى به آنان پاداشى بزرگ خواهیم داد.
خداوند مؤمنان به آخرت را در جوار رحمت خویش در آورده است؛ آن جا که مىفرماید:
و من الاعراب من یومن بالله و الیوم الاخر... سیدخلهم الله فى رحمته... (360) ؛ و برخى (دیگر) از بادیه نشینان کسانىاند که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند... و به زودى خدا ایشان را در جوار رحمت خویش درآورد.
هم چنین آنان را براى همیشه وارد بهشت کرده و از آنها راضى است و آنان نیز از خدا راضىاند:
لا تجد قوماً یؤمنون بالله و الیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله ولو کانوا ءاباءهم او ابناءهم او اخونهم او عشیرتهم اولئک کتب فى قلوبهم الایمن و ایدهم بروح منه و یدخلهم جنت تجرى من تحتها الانهر خلدین فیها رضى الله عنهم و رضوا عنه... (361) ؛ قومى را نیابى که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند (و) کسانى را که با خدا و رسولش مخالفت کردهاند، دوست بدارند. هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند. در دل اینهاست که (خدا) ایمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تأیید کرده است و آنان را به بهشتهایى که از زیر (درختان) آن جوىهایى روان است در مىآورد، همیشه در آن جا ماندگارند؛ خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند.
در مقابل این گروه، منکران آخرتاند و فرجام آنها عذابى دردناک است:
و ان الذین لا یؤمنون بالاخرة اعتدنا لهم عذاباً الیما (362).
اینان در آخرت از زیان کارترین مردماند:
ان الذین لا یؤمنون بالاخرة زینا لهم اعملهم فهم یعمهون * اولئک الذین لهم سوء العذاب و هم فى الاخرة هم الاخسرون (363)؛
کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کردارهاىشان را در نظرشان بیاراستیم (تا هم چنان سرگشته بمانند). آنان کسانىاند که عذاب سخت برایشان خواهد بود و در آخرت، خود زیان کارترین (مردم)اند.
و اما الذین کفروا و کذبوا بایتنا و لقاى الاخرة فاولئک فى العذاب محضرون (364) ؛ و اما کسانى که کافر شده و آیات ما و دیدار آخرت را به دروغ گرفتهاند، پس آنان در عذاب حاضر آیند.
موضوع :