نهج البلاغه داراى سجع و قافیه ى خاصى است و مشتمل بر تقسیمات عددى است نظیر "الاستغفار على سته معان" "استغفار بر شش معنى است" و همچنین "الایمان على اربع دعائم..." ایمان بر چهار پایه استوار است و مانند آن و کسى در صدر اسلام با آن آشنائى نداشته و پس از سپرى شدن دوران جاهلیت و شکوفائى ادبیات عربى جدید در دوران عباسى و شهرت آن میان مردم. سید رضى کتاب نهج البلاغه را بر این منوال تالیف کرده است. [ "اثر التستیع فى الادب العربى"، ص 56. و "الامام على" تالیف احمد زکى صفوت ص 131. ]

پاسخ: با سجع و قافیه سخن گفتن اگر طبیعى و بدون تکلف باشد و روان و سلیس بوده و بر مستمع گران نیاید دلیل بر فصاحت و بلاغت و از محسنات کلام به شمار مى آید و اگر با سجع و قافیه سخن گفتن عیب و نقص کلام مى بود پس چرا قرآن کریم و احادیث نبوى و کلمات بسیارى از فصیحان و بلیغان عرب مشتمل بر آن است.

در قرآن کریم برخى از سوره ها داراى آهنگ و وزن عجیبى است نظیر سوره ى والشمس ، والذاریات، والطور، والنجم و... و همچنین بسیارى از سخنان رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم داراى سجع و قافیه ى خاصى است. نظیر فرموده ى آن حضرت: "الا ادلکم على خیر اخلاق الدنیا و الاخره؟ تصل من قطعک و تعطى من حرمک و تعفو عمن ظلمک". "تحف العقول ص 45".

و نیز فرموده: "افشو السلام و اطعموا الطعام و صلوا الارحام و صلوا باللیل و الناس نیام". و از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرموده: قیس بن ساعد الایادى گفته است: "ایها الناس اسمعوا وعوا، من عاش مات و من مات فات و کل ما هو آت آت، لیل داج و نهار ساج و سماء ذات ابراج...".

بنابراین با سجع و قافیه بودن نهج البلاغه دلیل قوت اسناد آن است و نه دلیل ضعف آن. و همچنین وجود تقسیمهاى عددى در نهج البلاغه موجب هیچ اشکالى نیست زیرا در صدر اسلام اینگونه تقسیمها در سخنان فصیحان و بلیغان متعارف بوده و در بسیارى از احادیث نبوى نظیر آن نقل شده است از آن جمله: در ارشاد القلوب دیلمى ص 233، آمده است: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرموده: "سته اشیاء حسنه و لکنها من سته احسن، العدل حسن و هو من الامراء احسن و الصبر حسن و هو من الفقراء احسن..." "شش چیز خوب است ولى آنها از شش گروه بهتر است: عدالت خوب است و آن از حاکمان بهتر است و صبر خوب است و آن از مستمندان بهتر است و پرهیزگارى خوب است و آن از دانشمندان بهتر است و سخاوتمندى خوب است و آن از ثروتمندان بهتر است و توبه خوب است و آن از جوانان بهتر است و حیا "عفت" خوب است و آن از زنان خوبتر است".

و در حدیث دیگرى آمده است: "معشر المسلمین ایاکم و الزنا ففیه ست خصال...". اى مسلمانان از زنا بپرهیزید همانا در آن شش خصلت است، سه خصلت آن در دنیا و سه خصلت در آخرت، اما آنچه در دنیا است:

1- آبرو را مى ریزد.

2- فقر مى آورد. "موجب تهیدستى مى شود"

3- عمر را کوتاه مى کند.

و اما آنچه در آخرت است:

1- موجب خشم و غضب الهى است.

2- باعث سختگیرى در حساب روز قیامت است.

3- عذاب آتش ابدى را در پى دارد.

در تحف العقول نیز حدیثى را مى خوانیم که در بیان بیست و چهار خصلت آمده که در آن براى هر خصلت چندین ویژگى و علامت ذکر شده است. در احادیث بسیار دیگرى اینگونه تقسیمهاى عددى آمده است کسانى که طالب آنها مى باشند به کتاب "الخصال" تالیف شیخ صدوق رحمه الله و "المواعظ العددیه" مراجعه کنند. لازم به ذکر است آنچه از این قبیل تقسیمها در نهج البلاغه آمده داراى سند معتبر و متواتر است، بنابراین، این شبهه نیز ناتمام است.

 



موضوع :