خشى از وصیتى که امام براى فرزندش حسن نوشت .
اى پسرک من خویشتن را بین خود و دیگران ، میزان قرار ده ، پس آنچه براى خویش میخواهى براى دیگران هم بخواه و هر چه براى خود نمىخواهى براى آنها نیز مخواه ، چنانکه دوست نمیدارى که بتو ستم کنند تو هم بدیگران ستم ، مکن ، و همانسان که میخواهى بتو نیکى کنند تو هم بمردم نیکى کن ، کردارى را که بر مردم زشت مىشمارى بر خویشتن نیز زشت شمار ، و به آنچه میخواهى مردم از تو خشنود باشند تو هم از آنها خشنود باش آنچه را نمىدانى مگوى اگر چه اندکى بدانى ، بهر چه نمىخواهى دربارهات بگویند درباره دیگران مگوى .
اى پسرک من ، مبادا دلبستگى مردم ، بدنیا و سگ خوئى دنیا پرستان بر مردار دنیا ، ترا بفریبد که خداوند ترا از چگونگى دنیا آگاه کرده و دنیا را بتو شناسانیده و از زشتیها و بدیهایش پرده برداشته است .
پس بحقیقت باید گفت که دنیاپرستان ، سگهائى هستند که بر یکدیگر پارس مىکنند و درندگانى خونخوارهاند که بهم مىپرند و نیرومندهاشان کم توانها را میخورند و بزرگهاشان کوچکها را در هم مىشکنند .
و این را بدان که هر کس بر مرکب شب و روز سوار شد در مسیر زمان بحرکت مىافتد هر چند خودش ایستاده باشد و بسرعت این راه را مىپیماید اگر چه در اقامت استراحت کند .
جان خویش را از هرگونه پستى بازدار اگر چه ترا بخوشیها و لذتها بکشاند ، زیرا هر چه از جان خود مایهگزارى ، عوض آن را نمىیابى و بنده دیگران مباش که خدایت آزاد آفرید ، آن خیرى را خیر مدان که ترا به شر بکشاند و آن آسانى را آسایش مشمار که ترا به سختى برساند .
با نیکوکاران نزدیک باش تا از آنان باشى و از بدکاران دورى کن تا از بدیشان بر کنار مانى ، بدترین خوراکها لقمه حرام است و ستم به ناتوان زشتترین ستمهاست .
خویش را چنان وادار و بساز که اگر برادرت از تو برید تو به او بپیوندى و چون از تو دورى جست با مهربانى به او نزدیک شوى و بخل او را به بخشش پاسخ گوئى و اگر از تو فرارى شد به او برسى ، و در برابر سختیش با نرمى رفتار کنى و گناهش را با پوزش جواب دهى چنانکه گوئى او ولینعمت تو است .
با آنکس که بر تو سخت گرفت ، بنرمى رفتار کن باشد که او هم با تو نرم شود و بر دشمنت بخشاینده باش ، اگر خواستى از برادرت پیوند برادرى بگسلى راه بازگشتى باقى گذار تا اگر روزى خواهد باز راه بازگشتى باشد . اگر کسى درباره تو گمان خوب میبرد ، با رفتار نیکویت حسن ظن او را تصدیق و تأیید کن ، حق برادرت را به اتکاى روابط نیکوئى که با هم دارید تباه مکن زیرا کسى که حقش را تباه سازى نمىتوانى برادر بدانى ، هرگز نباید پیوند برادریت آنقدر نااستوار باشد که برادرت براى قطع این پیوند از تو تواناتر باشد و هیچگاه نباید نیکوکارى تو از بدکارى برادر دینیت کمتر باشد و آنکس را که شادمانت کرد اندوهگین مساز چقدر فروتنى ، بهنگام نیازمندى و ستمکارى بوقت بىنیازى زشت است ؟ اگر بر آنچه از دست دادهاى زارى مىکنى باید بر همه چیزهائى که به دست نیاوردهاى نیز زارى کنى ، بر آنچه نیست از آنچه بوده است راه جوى زیرا همه امور همانند یکدیگرند ، از آن کسانى نباش که پند و اندرز آنها را سودى نبخشد .
آنکس که میانه روى را کنار گذارد به انحراف افتاد ، دوست آن کسى است که در غیاب تو نیز دوستیت را نگهدارد چه بسا نزدیکانى که از هر دورى دورترند و بسیار دورانى که از نزدیکان نزدیکترند ، غریب آنکس است که دوستى نداشته باشد ، نخست از همراه بپرس و پس از آن از راه ، و از همسایه پیش از خانه جویا شو ، چون روش زمامدار دگرگون شود ، روزگار هم تغییر یابد .
موضوع :