((بگو: انفاق کنید به میل یا کراهت ، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد، زیرا شما مردمان فاسق هستید. مانع از قبول شدن انفاق هاى آنان نبود، جز آنکه آنان به خدا و پیامبر او کافر شده و نماز را جز با کسالت بجاى نمى آورند و انفاق نمى کنند جز با کراهت ، اموال و فرزندان آنان تو را به شگفتى وا ندارد، خداوند اراده فرموده آنها را در زندگى همین جهان عذاب کند و هنگام مرگ نیز کافر بمیرند)).
4 - براى خدا باشد نه براى بازداشتن از راه خدا
ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون
((مردمى که کفر مى ورزند، اموال خویش را صرف مى کنند که راه خدا را سد نمایند، در نهایت این عمل موجب حسرت آنان خواهد بود (پیروزى نیز به دست نیاورده ) و مغلوب خواهند شد)).
5 - از مال پاکیزه و حلال باشد
انفقوا من طیبات ما کسبتم
((از پاکیزه هاى آنچه به دست آورده اید انفاق کنید)).
6 - حد وسط رعایت شود
والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما
- از صفات بندگان خدا ((کسانى که هنگام انفاق نه اسراف و زیاده روى کنند و نه کم داده سختگیر باشند و بین آندو میانه روى کنند)).
ولا تجعل یدک مغلولة الى عنقک ولا تسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا ان ربک یبسط الرزق لمن یشاء و یقدرانه کان بعباده خبیرا بصیرا
((دست خود را بگردن مبند، و نه به تمامى بگشاى ، تا بنشینى و مورد ملامت و دچار بى چیزى شوى . پروردگار تو روزى را بسط مى نماید و اندازه مى دهد خدا به بندگان خود بینا و با خبر است )).
قدر و تقدیر به معنى بیان اندازه و مقدار است ، در اینجا منظور از آیه آنست که خداوند عالم هرجا که مصلحت یک فرد اقتضاء کند به او ثروت و دارائى و امکانات فراوان مى دهد، و اگر مصلحت فردى خلاف آن را اقتضاء کند او را به همان میزان مصلحت روزى مى دهد.
در طبیعت هیچکس بمانند مادر مهربان نیست ، مادر دانائى که از طفل خود به مهربانى نگهدارى مى کند به او به همان اندازه خوراک مى دهد موجب ناراحتى مزاج او نشود و او را رنجور و مریض و ناراحت نسازد، اگر به او عطوفت بیشتر از اندازه نموده و بیشتر از اندازه خوراک دهد، و او را مبتلا به مرض و ناراحتى سازد در عین عطوفت به او ستم کرده است .
خدا به پیامبر خود امر مى کند، که او نیز در انفاق میانه رو باشد، نه از انفاق و بخشش به دیگران کوتاهى کند، و نه به کلى هر چه دارد به این و آن داده و خود نیازمند گردد.
7 - موجب ضیق معاش عائله نشود
یسئلونک ماذا ینفقون قل العفو(253)
((از تو مى پرسند چه چیز انفاق کنند بگو عفو را)).
تفسیر: برخى از مفسران عفو را به معنى مازاد مخارج سالیانه عائله گرفته اند چنانچه از حضرت باقل (علیه السلام ) روایت شده .
برخى دیگر نیز بمعنى اندازه متوسط میان سختگیرى و اسراف دانسته اند.
8 - از چیزى انفاق کند که دوست دارد
لن تنالواالبر حتى تنفقوا مما تحبون (254)
((به خوبى نمى رسید، تا اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید)).
فداکارى آنست که انسان از آنچه به آن علاقه و دلبستگى دارد صرف نظر کند و با فداکارى است که نفس انسان در برابر خدا از خود تاءثر نشان مى دهد و با این تاءثر و اثر پذیرى از جانب خداست که براى او کمال حاصل مى شود.
9 - منت ننهد و آزار ننماید
یا ایها الذین امنوا لا تبطلوا صدقاتکم (255) بالمن و الاذى (256)
((اى مردمى که ایمان دارید صدقه هاى خود را با منت گذاشتن و آزار رساندن باطل نکنید)).
قول معروف و مغفرة خیر من صدقة یتبعها اذى والله غنى حلیم (257)
سخن نیکو و گذشت بهتر است از صدقه اى که آزارى به دنبال داشته باشد، خدا غنى و حلیم است .
اى مردم با ایمان صدقه هاى خود را با منت نهادن و آزار دادن باطل نسازید)).
الذین ینفقون (258) اموالهم فى سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منا ولا اذى لهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون (259)
((آنانکه اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، سپس به دنبال انفاق نه منت گذاشته و نه آزار مى نمایند، پاداش خود را دریافت داشته ، ترسى متوجه آنان نبوده و غمگین نخواهند شد)).
اتحاد و دورى از تفرقه
و اعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم باصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم على شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون (260)
((همگان به ریسمان (دستاویز) خدا چنگ زنید و متفرق نشوید، بیاد آورید نعمتى را که خدا به شما اعطاء فرمود، آنگاه که دشمن یکدیگر بودید در میان دلهاى شما الفت ایجاد کرد، و در اثر این نعمت الهى با هم برادر شدید، و آنگاه که در پرتگاه حفره اى از آتش قرار گرفته بودید، شما را از آن نجات بخشید.
اینگونه خدا آیات خود را به شما تبیین مى کند، تا شاید هدایت یابید)).
در حدیث معروف که سنى و شیعه از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل کرده اند چنین آمده است : ((اى مردم من در میان شما دو چیز سنگین مى گذارم اگر به آن دو تمسک جوئید هرگز گمراه نشوید، یکى از آن دو کتاب خداست که ریسمانى است از آسمان به زمین کشیده شده ، و دیگرى عترت و اهل بیت من ، آن دو تا روز قیامت از هم جدا نشوند)).
ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فى شى ء انما امرهم الى الله ثم ینبئهم بما کانوا یفعلون (261)
((آنانکه در دین تفرقه ایجاد کرده و گروه گروه شدند، تو از آنان بدورى ، کار آنها با خداست ، به دنبال این کردار خدا به آنان خواهد فهمانید که چه کرده اند)).
و اطیعوا الله و رسوله ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم (262)
((خدا و پیامبر او را اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که در نتیجه بوى شما (خاصیت و نیروى شما) از بین برود)).
ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاء هم البینات و اولئک لهم عذاب عظیم (263)
((مانند مردمى که از هم جدا شدند و با هم اختلاف کردند بعد از آنکه دلائل روشنگر به آنان رسیده بود نباشید، آنان عذاب بزرگ دارند)).
ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون (264)
((از مشرکان نباشید از کسانى که در دین خود تفرقه ایجاد کرده و گروه گروه شدند، هر گروه به آنچه گرویده اند دلشادند)).
ایثار یا در حال نیازمندى دیگران را بر خود مقدم داشتن
و یؤ ثرون على انفسهم ولو کان بهم خصاصة ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون (265)
((بر خویشتن (سخت گرفته و) ایثار مى کنند (دیگران را بر خود مقدم مى دارند) اگر چه خویشتن نیازمند باشند، آنانکه از بخل نگهداشته شوند رستگارانند)).
موضوع :